سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----4413---
بازدید امروز: ----0-----
بازدید دیروز: ----1-----
دفترچه ی گم شده ی من

 

نویسنده: شاخه نبات
شنبه 85/4/10 ساعت 12:21 صبح

چقدر چشمهایم به حرمت خواب تجاوز می کنند...چقدر دستهایم به پلکهایم تعدی می کنند...چقدر مژگانم آرام آرام می رقصند با موسیقی شب...چقدر خوابم می آْید و چقدرخوابم نمی برد...

امشب بوی هیچ وقت می دهد...دلم می خواهد مرگ آمیزترین خواب را تجربه کنم...دلم می خواهد صبح که شد با خدا بیشتر دوست باشم...دلم می خواهد فردا برای من مسلمانی را به ارمغان بیاورد...

امشب خیلی فکرم مشغول دینم است و خودم و دنیایم...

شاید در مورد تفکراتم در این ساعات ، در دیگر ساعات نوشتم...

 


    نظرات دیگران ( )
  • ...
  • نویسنده: شاخه نبات
    چهارشنبه 85/4/7 ساعت 1:31 عصر

    از وقتی یادم میاد همیشه یه دفترچه داشتم که توش یه چیزایی بنویسم به اسم روزمره...همیشه اتفاقات مهم یا غیرمهم تو حافظه ی ورقه های سفید من ثبت میشد...هر سال برمیگشتم به سال گذشته و هی مرور میکردم...

    یادش بخیر...

    از وقتی یاد گرفتم چطور میشه وبلاگ ساخت دفترچه هام ورق ورق شدن...پاره شدن...گم شدن...دیگه حتی بلد نیستم زیاد قلم تو دستم بگیرم...همه چیم شد یه کیبورد ِ طوسی و یه مانیتور 15 اینچ! دیگه کمدم جا کم نیاورد از دفترچه های رنگ وارنگ! دیگه خودکارام زود زود تموم نشد...

    ناراحتم...

    دیروز خواهر خانومی میگفت دیوونه مگه تو مجبوری هی وبلاگ بزنی؟ گفتم اگه ننویسم می میرم...گفت خب تو دفتر بنویس...گفتم :            ! و این یعنی ن می تو نم!

    این جا پنجمین خونه ایه که من می سازمش ...

     


        نظرات دیگران ( )
    نویسنده: شاخه نبات
    چهارشنبه 85/4/7 ساعت 12:35 عصر

     

    قدمهایم را میشمارم تا به اینجا...حالا درست اول تابستان...سلام...


        نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • قرب...
    ...
    اولین قدم...

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  •